سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زن همه‏اش بدى است و بدتر چیز او اینکه از او چاره نیست . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----26981---
بازدید امروز: ----9-----
بازدید دیروز: ----1-----
درسانه

 

نویسنده: مهدی غفاری زاده
یکشنبه 86/10/2 ساعت 2:13 عصر

نه سیاسی نه ورزشی نه اجتماعی اما هم سیاسی هم ورزشی هم اجتماعی!!!

تبلیغات انتخاباتی با نام دفاع از حریم رسانه

بازگو کردن این نکته که رسانه  از ارکان دموکراسی است خیلی بی مزه است چون اونقدر تکرار شده که دیگر بازتکرار آن جز اخم در هم آوردن مخاطب حاصل دیگری ندارد.اما به اعتقاد شما هنوز هم رسانه را می توان از ارکان دموکراسی به حساب اورد؟جایگاه رسانه کجاست؟راحت تر بگویم دموکراسی چیست؟ اگر دموکراسی را حکومت مردم بر مردم تعریف کنیم و آزادی بیان را لازمه ان بدانیم و معتقد باشیم حذف آزادی بیان یعنی خشکیدن چشمه نقد و بحث (که البته معتقدم نقد شرایطی دارد و لوازمی و به هر مخالفتی نقد نمی توان گفت که البته امر واضحی است) و باز شدن در های مجیز خوانی و پاچه خاری و بازهم قطعا معتقد هستیم که یکسویه شدن جریان اطلاعات و ممانعت از بیان نظر های مخالف چه برسد به منتقد وضعیت دموکراسی را تغییر داده و حکومت الیگارشی شکل می گیرد و رفته رفته به شکلی می رسد که دیگر نامش هرچه هست دموکراسی نیست.اما گذشته از این نظرات و اضافه گویی ها که آمد در نوع حکومت جمهوری اسلامی یا همان مردمسالاری دینی (که البته دکتر زیبا کلام با این واژه کاملا مخالف است و می گوید هیچ تعریفی از این واژه در هیچ کجای علوم سیاسی و اجتماعی نمی شناسد) وضعیت چگونه است نقش رسانه چیست و جایگاه ان کجاست؟

این ها را گفتم تا به خبر امضا نامه و طوماری از سوی برخی نمایندگان مجلس در اعتراض به محدود سازی فضای رسانه ای به رییس جمهور برسم.اگرچه این حمایت ها از نمایندگان مجلس هفتم قابل تقدیر است اما معتقدم اگر فعالیتی تبلیغاتی در آستانه  انتخابات مجلس هشتم و همراه کردن فضای رسانه ای با خود نباشد حداقال آن است که هیچ تاثیری بر دستگاه اجرای کشور نخواهد داشت و اگر هم اثری داشته باشد ان  رد صلاحیت شدن امضا کنندگان نامه در انتخابات آتی خواهد بود تا کمکی به رسانه ها.

نمایندگان محترم اگر دغدغه رسانه و مطبوعات را دارند چرا از ابزار نظارتی و قانونگذاری خود بهره نمی برند که با امضا نامه و طومار و فضا سازی بدنبال کارهای نمایشی کم اثر هستند؟چرا در کشوری که نام مردمسالاری دینی دارد و از آزادی بیان در ان صحبت می شود بنا بر سلیقه دولت حاکم با رسانه ها برخورد می شود؟چرا نهاد ها و ارگان های مختلف می توانند بدون برگزاری دادگاه و اثبات محکومیت براحتی و با هزینه بسیار کم اقدام به توقیف یا منع انتشار رسانه ها نمایند؟مگر دولت های حاکم با عبور از فیلتر شورای نگهبان بر راس کار نمی آیند که قطعا چنین است پس لا اقل باید در اصولی چون اسلام جمهوری اسلامی و قانون اساسی اشتراک روش و رای داشته باشند. پس چگونه است دولتی مانند دولت اصلاحات مجوز فله ای می دهد و دیگری فله ای توقیف می کند؟ چگونه است که یک خبرگزاری مانند ایلنا وابسته به جامعه کارگری مجوز رسمی فعالیت دریافت می کند و طی ?سال منبع تامین اخبار بسیاری از رسانه های معتبر داخلی و خارجی است و البته با تذکر و بدون محاکمه مدیر آن که آیا آنچه صورت گرفته جرم بوده یا نه آن رسانه توقیف می شود و نه تنها مدیر عامل آن که باید قانونا پاسخگوی محتوای منتشر شده رسانه اش باشد که جمعی ??? نفره از کار بیکار می شوند؟ایلنا با مجوز محدود می شود و ایرانیوز که شکایت از آن به جایی نرسیده به دلیل بی مجوز بودن همچنان فیلتر است؟ چه فرقی می کند ؛ او که مجوز دارد انطور اینهم که مدارکش طبق معیار های ارشاد کامل است و بهش مجوز نمی دهند اینطور. این ها را بگذارید در کنار توقیف بازتاب و  همیهن.

نمایندگان محترم! تشویش اذهان عمومی این روزها وصله ای چسبناک شده است شما   که دغدغه رسانه دارید کاش پاسخ می دادید چرا ارگان ها و نهاد های مختلفی در امر برخورد با رسانه ها دخیل اند و هرکدام بنابر تشخیص خود و البته بدون اطلاع دیگری و یا هر نهاد ذیربطی می توانند اغدام به توقیف یا منع انتشار البته پیش از محاکمه شدن و اثبات حکم مسوول رسانه هستند؟

آیا بهتر نیست قانونگذاران محترم به جای سروصدا کردن و جلب افکار عمومی و بخصوص اهالی رسانه بدنبال تثبیت وضعیت قانون مطبوعات باشند تا هم صدور مجوز و هم توقیف نقش سلیقه های سیاسی کمرنگ تر شود؟

 


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • رسانه،تحمیق یا تنویر
    پرسش تلخ
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  • آوای آشنا

  •